دل نوشته های من

متن مرتبط با «تنها» در سایت دل نوشته های من نوشته شده است

تنها

  • سفره هفت سین دیدو بازدید جشن و شادی خبر عید را می دادند و من تنها در کنجی نشسته ام   آب شدن برف ها باز شدن شکوفه ها برگشت پرستوها نوید بهار را می دادند و من تنها دور از همه در کنجی نشسته ام   غم و غصه سکوت و درد نهفته حرف های نگفته حضور دلتنگی را اعلام می کردنند و من تنها بی همنفس در کنجی نشسته ام   ملک الموت با هیبت بی مثالش اجل با ترس و مخوفش خبر مرگ مرا آوردنند و من تنها بی یارویاور در اتاق غمزده ی خود نشسته ام آخرین نفس آخرین لحظه زندگی آخرین نبض نزدیک می شود حسرت آخرین نگاه حسرت آخرین وداع حسرت آخرین دیدار گلویم را خشک کرده بود و من همچنان تنها نشسته ام جلیل میاحے,تنهایی,تنها,تنهایی لیلا ...ادامه مطلب

  • بعد از رفتن او

  • غیر از او هیچ کسی را نمی دیدم هیچ صدایی غیر از صدایش نمی شنیدم در گرمای عشقش گم شده بودم با او به ماورای خیال می رفتم قلبم را قسم داده بودم غیر از او عاشق کس دیگری نشود امـــــا... او رفت و تمام خاطراتش تبدیل به یک خواب  و در تمام روزهایم  ساکن شد یک لحظه از روحم  جدا و دور نمی شود    جلیل میاحے,بعد از رفتن او,بعد از رفتن او من چه تنها شدم,بعد از اون غروب رفتن ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها