دیدو بازدید
جشن و شادی
خبر عید را می دادند
و من تنها در کنجی نشسته ام
آب شدن برف ها
باز شدن شکوفه ها
برگشت پرستوها
نوید بهار را می دادند
و من تنها دور از همه
در کنجی نشسته ام
غم و غصه
سکوت و درد نهفته
حرف های نگفته
حضور دلتنگی را اعلام می کردنند
و من تنها بی همنفس
در کنجی نشسته ام
ملک الموت با هیبت بی مثالش
اجل با ترس و مخوفش
خبر مرگ مرا آوردنند
و من تنها بی یارویاور
در اتاق غمزده ی خود نشسته ام
آخرین نفس
آخرین لحظه زندگی
آخرین نبض
نزدیک می شود
حسرت آخرین نگاه
حسرت آخرین وداع
حسرت آخرین دیدار
گلویم را خشک کرده بود
و من همچنان تنها نشسته ام
جلیل میاحے
دل نوشته های من ...برچسب : تنهایی,تنها,تنهایی لیلا, نویسنده : 5jalilmayahi6 بازدید : 98