غمی دارم، که پیچیده در جانمدلگیرم، دلیلش را من نمی دانمنگاهت شعریست و من رو نویسماشعار را من ازچشم تو می خوانمجلیل میاحی + نوشته شده در شنبه بیست و هشتم اسفند ۱۴۰۰ساعت 17:24  توسط جلیل میاحی | بخوانید, ...ادامه مطلب
بعد آغوش تو،شعر پناهگاهم, شدمصرع و قافیه ،جای پناهم شدقلم از جان نوشت با جوهر خویشاما صاحب اثرش،دفتر سیاهم شدقلم از تو نوشت،خیره شد به آسمانرُخ زیبای تو نمایانِ در ماهم شدغرقِ رویا گشتم و خیالی خامو عشقی که تبدیل به آهم شدتاختم بر اُمید وآهی و بر باد رفتهتباه و شکست حاصل اِشتباهم شدرویا زیستن سیرت دیوانه گان استبهای این حقیقت عمر کوتاهم شد.جلیل میاحی, ...ادامه مطلب
دوش خوابِ تورا دیدم،از خواب پریدمدلـنگران لرزیدم،از اضطراب پرسیدم این چه گناهیست که مرتکبِ آن شده ام؟از خطاب با تو خسته و از عتاب بریدم روزها میدمی همچو آفتاب، بر سر منشبها می درخشی،بر افکارِ خرابِ پ, ...ادامه مطلب
دلنوشته های من: یک شب به خوابم امدی شبنمی بودی بر برگ درختانم با ناز و لبخند همیشگی به چشمانم نگاه کردی و تمام زخمهایم را التیام دادی صبح که از خواب بیدار شدم نه درختی بود نه برگی نه شبنمی نه از تو اثری اما تمام زخمهایم بهبود یافته بود جلیل میاحے,خواب شیرین,خواب شیرین شعر,خواب شیرینی,خواب شیرینی دادن,خواب شیرین لیلا فروهر,خواب شیرینی خامه ای,خواب شیرین شهر دلها اینجاست,خواب شیرین سالار عقیلی,شیرین خواب مرکزی,تعبیر خواب شیرینی خامه ای ...ادامه مطلب