دل نوشته های من

متن مرتبط با «بگذار تا مقابل روی بگذریم» در سایت دل نوشته های من نوشته شده است

گفتا

  • گفتا،بعد از این خواستی بری من نیستمگفتم، آشفته حال و پریشان من کیستمگفتا،بید لرزان و در معرض افتاده ایگفتم،عمریست که با طوفان همزیستمجلیل میاحی + نوشته شده در  دوشنبه پانزدهم آبان ۱۴۰۲ساعت 11:16&nbsp توسط جلیل میاحی  |  بخوانید, ...ادامه مطلب

  • دوستان دبستان

  • یاد آن زمستان بخیریاد دوستان, دبستان, بخیربازی های بچگانه داشتیمقصه های شبانه داشتیمگاهی ترس و گاهی خندههمه خوب و آموزندهخوش بود آن روزگارآن مدیر و آموزگارمی دویدیم بی گمانمیچیدیم گلِ ارغوانسوت می زد پا, ...ادامه مطلب

  • رویای دور

  • دستم فشردیبا خود بردیبه رویای دورمیان سبزه و نورگفتیم،خندیدیم و ساختیمکلبه ای از بهارکنار جویباررو به آبشارزیر درخت کهن سایه داردارکوب می نواخت بر درختلاکپشتی پیر با لاکی سختاز آنجا می گذشت آرام آرامآ, ...ادامه مطلب

  • بگذار آزاد باشم

  • بگذار بر شانه هایت سالها،بخوابم و غم و اندوه را در آن چشمان زیبایت به فراموشی بسپارم بگذار از افکار عتیقه و کهنه ام بگریزم و خودم را از زندان محرابت برهانم بگذار از چشمان یاسمین ات، وضو بگیرم و بدون هیچ ترسی برایت نماز برپا کنم جلیل میاحے + نوشته شده در  یکشنبه سی و یکم اردیبهشت ۱۳۹۶ساعت 12:13  توسط جلیل میاحی  |  , ...ادامه مطلب

  • دوستان خوب من

  • اشخاصی در زندگی من حضور دارند که، بودنشان، سعادت و خوشبختی است وجودشان، زندگی مرا زیبا می کند قلبشان، رنگی خاص به حیاتم می دهد عشقشان، پاک و بی ریا،صادق و طاهر است رفاقتشان، بزرگترین گنج دنیاست کلامشان، روح مرا معطر و مزین می کند لبخند شان، امید را در دلم روشن می کند آنها همیشه،نوشته هایم را می خوانند، بدون اینکه  بفهمم، مراقب من هستند، حالم را از تن صدایم و لحن گفتارم می فهمند، تمام احساسم را درک می کنند، همیشه روحم را قبل از خودم،صدا می کنند، در تمام شادی هایم و غم و غصه هایم شریک می شوند، آنها نمی توانند دوری مرا تحمل کنند و همیشه درکنارم حضور دارند مانند یک کوه پشت من ایستاده اند آنها مستحق کلید قلبم هستند،، خدایا آنها را از هرنوع بیماری و بلا دور بفرما تقدیم به دوستای خوبم جمال و حمید جلیل میاحے  ,دوستان خوب من,دوست خوب من,دوست خوب من سلام ...ادامه مطلب

  • سرزمین رویاها

  • لبخند زیبایت و ناز چشمانت دنیای مرا  از ترانه و نغمه های عاشقانه پر می کند و مرا در بین زمین و آسمان ها و به سرزمین رویاها میان گلها و دریاها و در تمام رنگ ها میان یک سکوت و یک آرامش خاص و با صفا و به عالم دیگری می برد من و تو  دست در دست هم در دنیای زیبایی ها با هم قدم می زنیم عاشقانه و با تمام احساس به همدیگر نگاه میکنیم و به یکدیگر لبخند می زنیم و لحظه ها همچنان در حال گذر است مثل یک نسیم خنک در وسط تابستان دراعماق چشمانت که خانه و مسکن من شده است خیره می شوم جلیل میاحے,سرزمین رویاها,سرزمین رویاها اصفهان,سرزمین رویاهای اصفهان ...ادامه مطلب

  • زمستان در راه است

  • بعد از بهار از تابستان گفتیم از پاییز نوشتیم و حال زمستان در راه است زمستان با شب های سرد و طولانی همراه دریایی از احساس و دلتنگی رویاهای دست نیافتنی باران و خاطرات به یاد ماندنی با قصه های پدر بزرگ در کنار آتش بخاری و گرمای زیر کرسی همراه خاطرات گذشته و صدای برخورد قطرات باران بر بام و شیشه های پنجره زمستان در راه است جلیل میاحے,زمستان در راه است,شعر زمستان در راه است,سریال زمستان در راه است ...ادامه مطلب

  • زیباترین رویا

  • چه چیزی می تواند زیباتر از، قلبی پاک و بی کینه، لبخندی از محبت، چشمانی لبریز از عشق و دوستی، دستانی گرم و صمیمی، آغوشی امن و مهربان، همراه سپیده دم بی همتا، وزش یک نسیم خنک صبحگاهی، و سقو‌ط قطرات ریز، از باران، بر برگ های لرزان، بر گنجشک های پنهان، بر شاخه ها و درختان، بر گل های گلدان، بر شیشه های پنجره، هوایی را خلق می کند، که هر نفسی از ان، روحهای بیمار را شفا می دهد.   جلیل میاحے  ,زیباترین رویا,زیباترین رویای من,زیباترین رویاها,زیباترین رویای شبهای من,زیباترین رویای عاشقانه من,زیباترین رویای عاشقانه,زیباترین رویای عاشقانه ی من,رمان زیباترین رویای عاشقانه من,رمان زیباترین رویای عاشقانه ی من,زیباترین عکسهای رویایی ...ادامه مطلب

  • بگذار عاشقت باشم

  • بگذار عاشقت باشم بگذار عشق را درون روح و قلبت بکارم بگذار همانطور که دوست دارم تورا ببینم بگذار عشق تورا بالای همه اسطوره ها و بر در و دیوارها بنویسم بگذار صدای نفس هایت را بشنوم بگذار در رویای بی انتهای تو زندگی کنم بگذار تورا در سکوت خود مخفی کنم    جلیل میاحے,بگذار عاشقت باشم ...ادامه مطلب

  • شب و تاریکی

  • و باز هم شب فرا می رسد ... و تاریکی همه جا را خواد گرفت... و باز قلب ها و چشم ها متفاوت می شوند...... در ان تاریکی شب ... در اینجا قلبی در اتش فراق عشقش در حال سوختن است.... و جای دیگر صدای ضربان تند قلبی شنیده می شود که برای عشقش می تپد..... در اینجا چشمانی بسته و بخواب نرفته و اشک از اعماقش به بیرون سرازیر میشود... وجای دیگر چشمانی از عشق و محبت خمار و کم کم بسته شده است.... وای از شب و تاریکی اش که همیشه در ان قلبها و چشم ها متفاوتند... جلیل میاحے,شب و تاریکی,شعر شب و تاریکی,شب تاریکی,شب تاریکی علی لهراسبی,شب تاریکی لهراسبی,شب است و تاریکی,تعبیرخواب شب و تاریکی,تعبیر شب و تاریکی,شب تاریکی از علی لهراسبی,ترس از شب و تاریکی ...ادامه مطلب

  • بگذار

  •   بگذار در میان احساس  پاک تو شنا کنم تا از اتش افکارم در امان باشم بگذار در میان باغ های دلتنگی نام زیبای تو را بکارم و با اشک انتظار ابیاری کنم بگذار .......    جلیل میاحے,بگذارید,بگذار و بگذر,بگذار آمین دعایت باشم,بگذار تا بگریم,بگذار تا مقابل روی بگذریم,بگذار زندگی کنم,بگذارید هواری بزنم,بگذار یا بگزار,بگذارید و بگذرید,بگذاریم احساس هوایی بخورد ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها