و باز هم
شب فرا می رسد ...
و تاریکی همه جا را خواد گرفت...
و باز قلب ها و چشم ها متفاوت می شوند......
در ان تاریکی شب ...
در اینجا قلبی در اتش فراق عشقش در حال سوختن است....
و جای دیگر صدای ضربان تند قلبی شنیده می شود که برای عشقش می تپد.....
در اینجا چشمانی بسته و بخواب نرفته و اشک از اعماقش به بیرون سرازیر میشود...
وجای دیگر چشمانی از عشق و محبت خمار و کم کم بسته شده است....
وای از شب و تاریکی اش که همیشه در ان قلبها و چشم ها متفاوتند... جلیل میاحے دل نوشته های من ...
ما را در سایت دل نوشته های من دنبال می کنید
برچسب : شب و تاریکی,شعر شب و تاریکی,شب تاریکی,شب تاریکی علی لهراسبی,شب تاریکی لهراسبی,شب است و تاریکی,تعبیرخواب شب و تاریکی,تعبیر شب و تاریکی,شب تاریکی از علی لهراسبی,ترس از شب و تاریکی, نویسنده : 5jalilmayahi6 بازدید : 131 تاريخ : يکشنبه 11 مهر 1395 ساعت: 3:26