دل نوشته های من

متن مرتبط با «همه گفتند که تو رفتی» در سایت دل نوشته های من نوشته شده است

ملکه ی ذهن

  • هیچ وقت به یاد نیاوردم تورازیرا ،،،هیچگاه فراموشت نکرده بودم.جلیل میاحی + نوشته شده در  یکشنبه دوازدهم شهریور ۱۴۰۲ساعت 11:3&nbsp توسط جلیل میاحی  |  بخوانید, ...ادامه مطلب

  • چشم تو

  • دلخور از تو ای یار شدمتشنه ی شوق دیدار شدمآمدم تا بروم، چشم تو اماافسونگری کرد و گرفتار شدمجلیل میاحی, ...ادامه مطلب

  • همه چیز در عشق موجود و قدرتمند است

  • تو در لحظه لحظه های عمرمو سطر سطرِ خاطرمو صفحه صفحه ی دفترموجود داری،هر روز صدای پر مهرتدر گوشم زمزمه می کند،صورت زیبایت همچو ماه،در شب های تار قلبم می درخشدو مثل زمان مرا همراهی می کند،چشمان عاشقانه اتمانند آسمان مرا تماشا می کنندو لبخند می زنند،در عشق دوری و مسافتهیچ معنایی نداردتنها یک ترفند احمقانه است،همه چیز در او موجود و قدرتمند است.جلیل میاحی, ...ادامه مطلب

  • تو ای مادر خوبم

  • تویی روح و روانمتویی تمام جانمتویی کوه محبتتویی دریای شربتتویی مهر خدایانتویی چشمه جوشانتو ای مادر خوبمتویی مَطلَع و غروبمجلیل میاحی, ...ادامه مطلب

  • از دوری تو

  • در این حوالی می روید دلمردگیگل عشق می گِرید از پژمردگیاین اشک نیست زچشمانم می باردجان من است که بر گونه می نالدکّس نیامد بعد تو در قلب و افکارمیاد تو برملا می کند راز و اسرارمنگفتم از دوری تو چه آمد بر سرمشد آشکار  از  دردهای دورو برمجلیل میاحی, ...ادامه مطلب

  • بعد آغوش تو شعر پناهگاهم شد

  • بعد آغوش تو،شعر پناهگاهم, شدمصرع و قافیه ،جای پناهم شدقلم از جان نوشت با جوهر خویشاما صاحب اثرش،دفتر سیاهم شدقلم از تو نوشت،خیره شد به آسمانرُخ زیبای تو نمایانِ در ماهم شدغرقِ رویا گشتم و خیالی خامو عشقی که تبدیل به آهم شدتاختم بر اُمید وآهی و بر باد رفتهتباه و شکست حاصل اِشتباهم شدرویا زیستن سیرت دیوانه گان استبهای این حقیقت عمر کوتاهم شد.جلیل میاحی, ...ادامه مطلب

  • توبه کردم

  • هر چه کردم دل تو سمت من مایل نشدبعد  رفتن  تو  دل من  عاقل نشددیوانه خواندند و به من خندیدنددل دیوانه ی من از عشق تو غافل نشدخواستم فراموشت کنم اما نشداعتبار عشق تو در دلم باطل  نشدمی دانم می خوانی تم, ...ادامه مطلب

  • می نگارم نام تو را

  • گل های محبت دستانتمی باردبر احساس مرده منمی آرایدسپیدنگاه خسته ام راو شکوفا می کندعشق رادر دل قانع و تنهای منلبخند زیبایتنگاه پرمعنایترنگ و لعاب می دهندبه تمام واژهاو منشعورم کوک کوکشعرم ساز سازمی سرا, ...ادامه مطلب

  • تو نامم بردی از یاد

  • تو نامم را به سرعت برده ای از یاد می دانمتمام خاطراتم داده ای بر باد می دانم و قلب تو برای عشق کوچک بودو بود از من تمام آن همه ایراد می دانم تو عاشق بودی و از عشق اینگونه گذر کردی؟!شکار تو، بوَد عشق و, ...ادامه مطلب

  • خواب تو را دیدم

  • دوش خوابِ تورا دیدم،از خواب پریدمدلـنگران لرزیدم،از اضطراب پرسیدم این چه گناهیست که مرتکبِ آن شده ام؟‌از خطاب با تو خسته و از عتاب بریدم روزها میدمی همچو آفتاب، بر سر منشبها می درخشی،بر افکارِ خرابِ پ, ...ادامه مطلب

  • وقتی دلتنگ تو می شوم

  • وقتی روح، دلتنگ تو می شود در بین زمین و آسمان،در جستجوی تو بال می زند وقتی چشم، دلتنگ تو می شود در میان دریا و جنگل،در عالم هوایت قدم می زند وقتی گوش، دلتنگ تو می شود صدای نفس هایت،آهنگ زندگی را می زند وقتی قلب، دلتنگ تو می شود بوی عطر تنت را، در آغوش و به خود می زند وقتی من، مست تو می شوم چشم مردم, ...ادامه مطلب

  • از لحظه ای که رفتی

  • از لحظه ای، که تو رفتی، زمان برای من کند شده و دیر می گذرد، در تمام خاطراتم، تو را می بینم و با کلماتی که از روح و ذهنم و اعماق قلبم،سرچشمه می گیرند، دلنوشته هایم را برای تو می نویسم،، نمی دانستم، که تمام لحظات  زیبای با تو، خاطراتی می شوند، که در طول شبهای بی تو، روحم را، به آتش می کشند، ذهنم را آشفته، قلبم را نگران و بی قرار می کنند. جلیل- میاحے,از لحظه ای که رفتی,از لحظه ای که رفتی بارون داره میباره,از لحظه ای که رفتی سیاوش سهراب ...ادامه مطلب

  • زمانی که نوشته هایش را می خواندم

  •    دفترش را به من داد و گفت بخوان همه اشعارش عاشقانه بود رمانتیک و زیبا، و با تمام احساس،عاشق شدنش را سروده بود الفاضی بسیار زیبا، برای معشوقش بکار برده بود و با دست خط قشنگش زیبایی ان را دو چندان کرده بود اما ،،، من از خواندن ان اشعار زیبا هیچ لذتی نمی بردم و در قلبم امواجی از نگرانی تشکیل می شد و چنان ضربه ای به دیواره ی قلبم می زد که تمام قفسه ی سینه ام را می لرزاند. عذاب می کشیدم چون دقیقا نمیدانستم  که مقصودش من بودم!!! یا شخص دیگری!!!   جلیل میاحے, ...ادامه مطلب

  • گفتند که تو عاشق شدی

  • می گویند که من مجنون تو هستم نمی دانند که عقل من با تو به تکامل رسید می گویند که عشق تو مرا می کشد نمی دانند که من به عشق تو زنده هستم گفتند و می گویند و خواهند گفت و انها نمی دانند که من غیر از تو صدایی نمی شنوم غیر از تو کسی را نمی بینم غیر از تو عاشق کسی نمی شوم   گفتند که تو عاشق شدی با عشق او مجنون شدی گفتم که من شیدا شدم با عشق او عاقل شدم گفتند که تو اسیر شدی با عشق او کشته شدی گفتم که من ازاد شدم با عشق او زنده شدم    جلیل میاحے,همه گفتند که تو رفتی,گفتند خلایق که تویی,گفتند خلايق که تويی يوسف ثانی,گفتند خلايق که تويي يوسف ثاني,گفتند خلایق که تویی یوسف ثانی فال ...ادامه مطلب

  • از یاد رفتی

  • بارها تلاش کردم برایت بنویسم اما تمام حافظه و خاطراتم را با تو از دست دادم حتی رنگ چشمانت و زیبایی صورتت که ساعتها به انها خیره می شدم و شکل تبسمت و خنده هایت که مرا دیوانه می کرد و تنین صدایت و بلندی قامتت که مرا مجذوبت می کرد همه را از یاد بردم و تو در خیالم برگی سفید و عکسی بدون تصویر مانده ای و هر بار که تلاش کردم بنویسم غرور مرا محاصره می کرد و حروف را فراری می داد و کلمات به من خیانت می کردنند   جلیل میاحے,حمیدرضا یوسفی از یادهم رفتیم,چه زود از یاد رفتیم ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها