زمان برای من کند شده
و دیر می گذرد،
در تمام خاطراتم،
تو را می بینم
و با کلماتی که از روح و ذهنم
و اعماق قلبم،سرچشمه می گیرند،
دلنوشته هایم را برای تو می نویسم،،
نمی دانستم، که تمام لحظات
زیبای با تو،
خاطراتی می شوند،
که در طول شبهای بی تو،
روحم را، به آتش می کشند،
ذهنم را آشفته،
قلبم را نگران و بی قرار می کنند.
جلیل- میاحے
دل نوشته های من ...برچسب : از لحظه ای که رفتی,از لحظه ای که رفتی بارون داره میباره,از لحظه ای که رفتی سیاوش سهراب, نویسنده : 5jalilmayahi6 بازدید : 145