تو نامم را به سرعت برده ای از یاد می دانم
تمام خاطراتم داده ای بر باد می دانم
و قلب تو برای عشق کوچک بود
و بود از من تمام آن همه ایراد می دانم
تو عاشق بودی و از عشق اینگونه گذر کردی؟!
شکار تو، بوَد عشق و دلت صیاد می دانم
چه شد آن شوق و شور و آن همه احساس
همه شد کُشته ی دست تو ای جلاد می دانم
کتاب عشق ما اینگونه شد ابطال
تو شیرین همه گشتی به جز فرهاد می دانم
برو تنها ، خدا پشت و پناه تو
سکوتم شد برایم تا ابد فریاد می دانم
جلیل میاحی
دل نوشته های من ...برچسب : نویسنده : 5jalilmayahi6 بازدید : 120