می خواهم ازعشقت بنویسم

ساخت وبلاگ
میخواهم از عشقت

و احساسم بنویسم،

روزی که تو را دیدم

و نگاهم به چشمان تو افتاد،

در قلبم، غوغا به پا شد

و تمام حروف و کلمات دست به انقلاب زدنند

و روایت عشق تو را بدون هیچ دروغ و خرافاتی نقل کردنند،و نوشتند،

همیشه انتظار دیدن تو را می کشیدم 

وقتی که می آمدی،و تو را می دیدم

از عالم وآقعی خارج،می شدم

و در بین آسمان و زمین پرواز می کردم

و محو تماشای تو و چشمانت می شدم،

حالا که تو نیستی، من هر روز انتظار شب

و تاریکی اش را میکشم، میدانی چرا؟

تا سر، بر بالین بگذارم و چشمانم را ببندم 

و آخرین صحبت هایت،

صدای خنده هایت

و نبض تو را بشنوم،

تا آخرین آغوشت، 

آخرین بغل کردنت

و صورت زیبایت را ببینم،

تا خودم را در تاریکی شب مخفی کنم

و برای تو و عشقت و تمام لحظه های زیبای با تو بودن گریه کنم.

گریه ای که هیچکس 

نمی تواند عمق آن را بفهمد.

جلیل - میاحے

دل نوشته های من ...
ما را در سایت دل نوشته های من دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 5jalilmayahi6 بازدید : 110 تاريخ : پنجشنبه 18 آذر 1395 ساعت: 7:24