دنیا، لباس سفیدش را در می آورد
و شنلِ سبزش را بر تن می کند
از میان شاخه ها و برگ ها
نسیم به آرامی آواز می خواند
با نغمه ی پرنده ها
و پرواز پرستوها
بهار می آید
و من،به یاد تو هزاران
شمع روشن می کنم
در رویا، صدها اقیانوس
جزیره و آسمان می سازم
و هزاران داستان می بافم
و در آنها زندگی می کنم.
جلیل میاحی
برچسب : نویسنده : 5jalilmayahi6 بازدید : 124