دل نوشته های من

متن مرتبط با «ای گل نرگس بیا» در سایت دل نوشته های من نوشته شده است

ای بهترین سرآغاز

  • بیا جاری شویمدر رگهای همدیگر تا که عشقی بجوشدقلبی عاشق شودو شکوفه ی انتظار از دیدار برویدو آغازی بی پایانبا نام تو شروع شودآنگاه می دانممدهوش خواهم شداز اینکه تورا دارماز خود بی خود خواهم شداز با تو بودنای باران خاطره هاشور بودنت رابنشان بر باغچه ی دلماز تو گریزی نیستبا تو پایانی نیستهمیشه و تا ابدتو آغاز خواهی ماندای سرآغاز بودنبرق نگاهت رابه قلب های نگران و پریشان درکلبه های تاریک و بی نور بسپارجلیل میاحی + نوشته شده در  یکشنبه ششم اسفند ۱۴۰۲ساعت 3:21&nbsp توسط جلیل متفرقه (میاحی)  |  بخوانید, ...ادامه مطلب

  • دلنوشته ،دنیای احساس

  • در دنیای احساسدلتنگ تو شدم و در دریاے رویایت سفر کردم،بادهاے آرزو به سمت ساحلی مرا هدایت می کردند،که فقط شاهد حضور تو بود.وقتیکه رسیدمآفتاب در حال ناپدید شدنغروب در حال شکل گرفتن،و شفق با رنگ های سرخ و زرد و نارنجے اشخودنمایے می کرد.دیری نگذشت که غروب،ما را ترک کرد و شب،با تمام زیبایهایش به استقبال ما آمد،آن شب،من بودم و تو و سکوت،ناگهان ماه لبخندی زدو ستارگان پایکوبے کردندتاریکے شب را شکستندو به تماشای ما نشستند،در آن لحظه تنها آرزوی من، ماندن در کنار تو بود.جلیل میاحی + نوشته شده در  پنجشنبه سی و یکم فروردین ۱۴۰۲ساعت 0:21&nbsp توسط جلیل میاحی  |  بخوانید, ...ادامه مطلب

  • پیچیده ایم در هم

  • چنان پیچیده ایم در هم که جان تو شده جانمتو شادی ، شادمانم ، پریشانی پریشانمتو آسمانی ، پُر از ستاره ی درخشانیو من دریای طوفانی که دائم رو به طغیانمجلیل میاحی + نوشته شده در  چهارشنبه بیست و نهم تیر ۱۴۰۱ساعت 19:37&nbsp توسط جلیل میاحی  |  بخوانید, ...ادامه مطلب

  • سایه ای از ابهام

  • باز هم قلم و دفترو تمرد حروف برترباز هم تخمیر جوهر در دواتتکیه بر عصای صبر و صلواتباز هم حاکمیت سکوتبر لبهای دوخته و مبهوتباز هم ناله های مرد خدادر نای خشک و بی صداباز هم طوفان درد و بلاو انعکاس غم نا, ...ادامه مطلب

  • باید بلد باشی

  • تو باید بلد باشی دل بریدن راتو باید بیاموزی ازکوی پریدن رااگر مردانگی آئین توست پس ای مردباید بیاموزی از ناباوران ناحق شنیدن راجلیل میاحی, ...ادامه مطلب

  • تو ای مادر خوبم

  • تویی روح و روانمتویی تمام جانمتویی کوه محبتتویی دریای شربتتویی مهر خدایانتویی چشمه جوشانتو ای مادر خوبمتویی مَطلَع و غروبمجلیل میاحی, ...ادامه مطلب

  • بشنو از عقل ای دل ساده

  • ای دل ساده بشنو زعَقلکه صعب را می کند سَهلعشق مُجَرد درد است و آهصد چاله دارد و هزار چاهای دلِ مِسکین نشو دیوانهعشق داستان است و افسانهتو پُر اِحساس و ظریفیبسیار حسّاس و لطیفیهر عشقی را مکن باوردگر نی, ...ادامه مطلب

  • هوای من

  • دل من با دو چشم تو شکار استتمام جان من اندر حصار است تو رفتی از کنارم شاد و مسرورببین بغض من آخر بی‌شمار است فرار از عشق تو بیهوده‌تر بود"فراموشی تو" تنها شعار است نفسهایم به سینه حبس گشته"هوایِ من!" , ...ادامه مطلب

  • خسته ام از حرف های بی اساس

  • خواهشا قلب مرا به سرابت نکشانقلب تنهای  مرا به محرابت نکشاندر آسمان تار من پرنده پر نمی زندآسمان دلم را به آفتابت نکشانیا مرا غرق در احساس کنیا چشم خمارم به شرابت نکشانیا مرا با خود ببر به شهرهای آیین, ...ادامه مطلب

  • رویای دور

  • دستم فشردیبا خود بردیبه رویای دورمیان سبزه و نورگفتیم،خندیدیم و ساختیمکلبه ای از بهارکنار جویباررو به آبشارزیر درخت کهن سایه داردارکوب می نواخت بر درختلاکپشتی پیر با لاکی سختاز آنجا می گذشت آرام آرامآ, ...ادامه مطلب

  • ای پروردگار

  • من متهم و تو قاضی و، زندانت روزگار   عقل و روح سجین و، در انحصارت ماندگار   اشک ریزم در حضورت، تا بشویم این غبار   تا ببینی در دلم، تنها هست نامت یادگار   جلیل میاحی, ...ادامه مطلب

  • روزهای عمر من

  • روزها چه سریع سپری می شوند و سال به سال می گذرد، شادی ها و خوشی ها، دقایق و ساعت ها مانند یک خواب،همراه روزهای عمرم گذشت. بعضی روزها ناراحت و بعضی روزها خوشحال، بعضی روزها، زندگی درس هایی به من آموخت، و بعضی روزها، راه های زیادی طی کردم تا به رویاهایم برسم، اما جز خستگی قدم هایم حاصل دیگری در بر نداشت، در طول حیاتم دروغ های زیادی شنیدم و حقایق های زیادی دیدم،،،، زاهدی بدیدم،غرق در دین و,روزهای ...ادامه مطلب

  • قصه های عاشقانه

  • در تمام قصه های عاشقانه، دردها بزرگتر از شادی و غم وغصه بیشتر از خوشبختی بوده است همیشه روزگار، شادی را از ما می رباید، و با ما دشمنی می کند، و تمام رویاهای زیبا را قبل از تحقق از بین می برد در تمام قصه های عاشقانه، همیشه از قطارهای خوشبختی، جا می مانیم و عمر ما در، صف لیست انتظار گم می شود انتظار , ...ادامه مطلب

  • در دنیای من

  • در دنیایی زندگی میکنم که: مردمانش مأیوس افکارها خاموش عقل ها بی جان درد ها فراوان زخم ها پنهان چشم هاگریان قلب ها نالان در دنیایی زندگی میکنم که: معشوق بمن ظلم و ستم و امر و نهی میکند، و من خاموش و به گوش ایستاده ام،،، و ماتم و عزا در تدارک و فراهم کردن ترور من هستند،، و من برای آنها، نوحه سرایی می, ...ادامه مطلب

  • این روزها

  • موقع قدم زدن حواستان را جمع کنید زیرا این روزها کف خیابانها پر شده از احساسات و حرف های عاشقانه مواظب باشید پا روی هیچکدام نگذارید textlovelife@ بر هر دیوار دوستی تکیه نکنید بیشتر این دیوارها بی ریشه و سست و خرابه هستند فقط ظاهر زیبایی دارند حواستان باشد بر سرتان آوار نشود  هر حرفی را باور و قبول ن, ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها